سَلجوقیان

متن مرتبط با «لقمان» در سایت سَلجوقیان نوشته شده است

داستان کینه از لقمان

  • روزی لقمان به فرزندش گفت: از فردا یک کیسه با خودت بیاور و در آن به تعداد آدم‌هایی که دوست نداری و از آنان بدت می‌آید پیاز قرار بده! روز بعد فرزند همین کار را انجام داد و لقمان گفت: هرجا که می‌روی این کیسه را با خود حمل کن! فرزنش بعد از چند روز خسته شد و به او شکایت برد که پیازها گندیده و بوی تعفن مرا را اذیت می‌کند. لقمان پاسخ داد: این شبیه وضعیتی است که تو کینه دیگران را در دل نگه داری. این کینه، قلب و دلت را فاسد می‌کند و بیشتر از همه خودت را اذیت خواهد کرد... , ...ادامه مطلب

  • لقمان و ماجرای کاشت جو بجای کنجد

  • مشهور است كه لقمان حكيم وقتی برده بود اربابش به او دستور داد که در زمینش برای او کنجد بکارد.ولی او جُو کاشت. وقتِ درو، ارباب گفت: چرا جُو کاشتی؟ لقمان گفت: از خدا امید داشتم که برای تو کنجد برویاند. اربابش گفت : مگر این ممکن است؟! لقمان گفت: تو را می بینم که خدای تعالی را نافرمانی می کنی و در حالی که از او امید بهشت داری، لذا گفتم شاید آن هم بشود. آنگاه اربابش گریست و او را آزاد ساخت. , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها