داستان کینه از لقمان

ساخت وبلاگ

روزی لقمان به فرزندش گفت: از فردا یک کیسه با خودت بیاور و در آن به تعداد آدم‌هایی که دوست نداری و از آنان بدت می‌آید پیاز قرار بده!

روز بعد فرزند همین کار را انجام داد و لقمان گفت: هرجا که می‌روی این کیسه را با خود حمل کن!

فرزنش بعد از چند روز خسته شد و به او شکایت برد که پیازها گندیده و بوی تعفن مرا را اذیت می‌کند.

لقمان پاسخ داد: این شبیه وضعیتی است که تو کینه دیگران را در دل نگه داری. این کینه، قلب و دلت را فاسد می‌کند و بیشتر از همه خودت را اذیت خواهد کرد...

سَلجوقیان...
ما را در سایت سَلجوقیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vahidsamadpour بازدید : 208 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت: 12:37