انتخاب حضرت سلیمان به جانشینی از طرف حضرت داوود

چون عمر داوود نبی به روزهای آخر رسید جبرئیل او را خطاب فرمود ای داوود فرزندان را طلب کن و مسئله ای چند بپرس، هرکدام جواب گوید او را جانشین خویش قرار ده، داوود نوزده پسر داشت که کوچکترین شان سلیمان بود. اینچنین سؤال فرمود که: قوت در کجاست ؟حضرت سلیمان گفت: ای پدر اگر دستور دهی من گویم، ایمان در دل است محبت در زبان و دل و شرم در چشم و عقل در دماغ و قوت در استخوان. داوود نبی فرمود: در زمان، زن بیشتراست یا مرد؟ سلیمان گفت: زن. دلیل را پرسید، گفت: درجهان هر چه زن اند خود زنند و هرکه به فرمان زن است آن هم زن است. پرسید: درجهان زنده بیشتر است یا مرده ؟ سلیمان گفت: مرده، زیرا که همه را راه به مرگ است . بعد از آن گفت: از این جهان تا آن جهان چند روز است؟ گفت :یک روز. پرسید از سنگ سخت تر چیست؟ گفت:دل کافر. گفت: بدترین چیزها چیست؟ سلیمان گفت:خوی بد. گفت :بهترین؟ گفت :خشنودی و سؤالاتی دیگر که سپس داود سلیمان را بر تخت خویش نشاند.