سَلجوقیان

متن مرتبط با «چیزی» در سایت سَلجوقیان نوشته شده است

چیزی نکردی که به کار آید

  • مردی عابد، مهمان پادشاه بود. چون بنشست، کم تر از آن خورد که ارادت او بود و چون به نماز برخاستند، بیشتر از آن کرد که عادتش بود. چون به مقام خویش باز آمد، سفره خواست تا تناولی کند. پسری داشت صاحب فراست"گفت: ای پدر، باری به دعوت سلطان در طعام نخوردی؟ گفت: در نظر ایشان چیزی نخوردم که به کار آید، گفت: نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی که به کار آید. + نوشته شده توسط وحید صمدپور شهرک در و ساعت | , ...ادامه مطلب

  • نه تنها چیزی یاد نگرفت بلکه آنچه را هم که می دانست از یاد برد

  • در زمانهای قدیم مردم منطقه «هان دان»در کشور«جائو»به طرز خاصی راه می رفتند. طرز راه رفتن آنها بسیار زیبا بود،مانند مرغان سبکبال می خرامیدند و چنان بود که به هنگام حرکت می پنداشنی دستها و پاها در نوسانند و حرکات موزون دارند. خلاصه اینگونه راه رفتن باعث شهرت و محبوبیت ایشان در نقاط دور نزدیک شده بود. جوانی از مردم کشور«ین»که شنیده بود راه رفتن مردم«هان دان»بسیار جالب و زیبا ست بار سفر بست و برای یاد,تنها,چیزی,نگرفت,بلکه,آنچه,دانست ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها